سلام
من که برعکس شما از برف اصلا خوشم نمياد شايد اگر شما هم
مجبور بوديد در هر آب و هوايي سر کار بريد ترجيح مي داديد برف نياد
بگذريم داستان زيباتون رو خوندم کار خيلي خوبي بود با زبان امروزي
و ارتباط نسبتا موفق از نقاط قوت کارتون موضوعيت جديد بود که خيلي
پرداخت مناسبي هم داشت يکي از فاکتورهاي داستان تخيل هست
اما اين تخيل بايد تا حدي ملموس باشه که در بافت زباني مشخص نشه اما
جمله هايي مثل(تک تک گلبول هاي قرمزش را حس مي کرد) و مشابه اين
مخاطب رو در ابهام فرو مي بره که چطورچنين چيزي ممکنه ؟
شمارش معکوس به شکل (هشت دهم ثانيه) و ... ذهن رو خسته مي کنه ، شايد اعداد
بدون اعشار بهتر مي تونست ارتباط ايجاد کنه ... در کل داستان زيبايي بود لذت بردم
ممنون از حضور و دعوتتون منتظر پستهاي آينده مي مونم
قلمتون پايدار شاد و سر بلند باشيد