تنها
دستهاي تو
که پيراهن دريده يوسف را
در آبروي زليخا
کُرداده اند
سمت خواب نوازش را
مي دانند
سلام
اپ هستم و مشتاق حضورت
در سوداي دلم
که محملي ساخته ام پر سودا
براي حضورت