مرا با يک نگاهت آب کردي
سکون بودم مرا بي تاب کردي
سراپاي وجودم را گرفتي
تو رسم عاشقي را باب کردي
به بازم دل به روي همچو ماهت
بميرم من فقط با يک نگاهت
به رفتي و مرا تنها نهادي
برو اما خدا پشت و پناهت
الهي من بميرم تو نماني
تمام هستي ام در زندگاني
الهي لحظه اي زنده نمانم
اگر گردم جدا از تو به آني