سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بُخل، همنشین خود را خوار می کند و دوری جوینده از خویش را ارجمند می سازد . [امام علی علیه السلام]
نیل آی

روز ها از پی هم میگذرد
و تو نخواهی آمد
نتوان که خواهی آمد
و من فرار خواهم کرد..........نیمه شبی
وباز نخواهم گشت...مگر........
و من فرار خواهم کرد نه از تو که از خودم
از منی که بودم...هر آنچه که بودم و باز نخواهم گشت مگر
هر آنچه که خواهم باشم
من تمام پنجره ها را شکست خواهم داد
چرا که مغرورند..............فخر میفروشند بر دیوار ها
چرا که فکر میکنند فقط آنانند که در ارتباط اند
و نور فقط از آنان میگذرد
و خورشید فقط بر آنان سلام
بی خبر ز آنند ،دیواری نبود.......نبودند پنجره ها
و من فرار خواهم کرد..........نیمه شبی
وباز نخواهم گشت
مگر آن نیمه شبی که.......
تو دیگر صدای مرا نخواهی شنید
حتی اگر چشم هایت پر از التماس شوند......نخواهی شنید............
نه برای خودم ..........برای تو ...که بدانی..........من
حتی اگر همان چشمهایی که با نگاهی گیرا جار میزدند و فقط آن را برایم نمایان میکردند
 که سکوت کنم،التماس کنند............نخواهی شنید
و من فرار خواهم کرد.......... نیمه شبی
وباز نخواهم گشت
مگر آن نیمه شبی که.......
تو مرا نخواهی دید ........به سان همیشه..........به سان شبی که رفتم و مرا ندیدی
هنوز مانده ای..........اما مگر کافی بود یک بار دیدن آن هم غروب باران زده ای  که برای اول بار آمدم..........
و ناله میکردم به سان ناله گلی گوشه بهار.............و تو مرا نخواهی دید
ونخواهی شنید .........مگر .........نیمه شبی فرار.........................
روز ها  هنوز از پی هم میگذرد
و تو نخواهی آمد
نتوان که خواهی آمد


 

خودمو کشتم آپ نکنم.........نشد .........دلم نیومد ...........در واقع دلم داشت میترکید......
و اینکه ،اینی رو که خوندید(2).....وقتی داشتم درس شیرین شیمی رو میخوندم نوشتم.................کنار جدول مندلیف آخر کتاب........برای همین
مجبور شدم دوباره درس رو از رو کتاب مبتکران بخونم (خدا پدر مادر .......+فک و فامیلاشون + خودشون +.......رو بیامرزه) من جای وزیر آموزش پرورش بودم این کتاب ها(مبتکران) رو جایگزین کتاب درسی میکردم.
و دیگه اینکه نظر + دعابرای کنکورم رو نفراموشید...........

پا نویس............

1)خودمو گفتم ها.......!

2)میگم اینی که خوندید چون میدونم شعر حساب نمیشه ..داستانم که نیست....قطعه ادبی هم که ...شاید یه دل نوشته باشه......

3)یه نکته مهم که خیلی هم واضحه ........اگه من خودم متن ر و  براتون بخونم یه چیز دیگس( فکر کن اینجا شکلک نیشخنده)



- کلمات کلیدی :
منایازرلو ::: سه شنبه 87/2/17::: ساعت 3:24 عصر


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 4
بازدید دیروز: 2
کل بازدید :41905

>> درباره خودم <<
نیل آی
منایازرلو
منا یازرلو متولد 11 خرداد 1369 می باشد . طبق معنای خرداد(جوزا)فرزند طبیعت است. داستان می نویسد . منا در عربی یعنی آرزو. یازرلو در ترکی یعنی نویسنده. و او هم دوست دارد(آرزودارد) نویسنده شود.......................نوشته هاش آرشیو می شوند که رو صفحه نباشند، نه این که مرتب باشند تا راحت تر بشود انتخاب کرد و خواند...فقط نمی خواست حذف شان کند... از هر وقت هم که به ایجا سر می زنید. آرشیو رو نگاه نکند...چون شما قرارنیست از گذشته منا تا حالاش رو بشناسید، قرار است از حالا تا آینده منا رو بشناسید.....

>>لوگوی وبلاگ من<<
نیل آی

>>لینک دوستان<<

>>آرشیو شده ها<<

>>اشتراک در خبرنامه<<
 

>>طراح قالب<<